ایران همانند یک ققنوس است در طول تاریخ که هر بار که حاکمان ضد مردمی و ضد ایرانی بر این مملکت فرانروایی کردند باز از خاکستر بلند شده ولی هربار هم خائنان زیادی داشته برای منحرف کردن مبارزه های مردمی به نفع خود. ایران ماههاست که بخاطر لبریز شدن کاسه صبر مردم از جور و جفا شاهد درگیری مردم با حکومت شده. در اینکه این حکومت نیز مانند حکومت های زورگوی پیشین سقوط میکنند شکی نیست ولی مشکل اینجاست که به کجا میرود؟
در نهضت ملی شدن نفت کسی به نام مظفر بقایی وجود داشت که اولش در کنار مصدق بود ولی بعدش چهره اصلی خود را نمایان کرد و علیه مصدق شد و تا سقوط دولت مصدق پیش رفت. امروزه اما مانند آن روزها مظفر بقایی های زیادی داریم که علیه چهره های برجسته آزادی خواهی ایران جوسازی میکنند و تلاش میکنند با ایجاد هیجان معکوس و کاذب در مردم از هر ابزاری که شده مانع تاثیرگذاری شخصیت های شناخته شده آزادیخواه شده و خاکستر ققنوس در حال تولد را به نفع اربابان خود نابود کنند بلکه ققنوس در نطفه خفه شده و اربابان آنها به مراد دل خود برسند.
یک آزادیخواه واقعی هرگز علیه هیچ چهره مبارزی جبهه گیری نمیکند مگر اینکه یا احمق باشد یا خائن. ایران آباد و آزاد نیاز به تکثر آرا و عقاید دارد و همینطور نیاز به حضور خبرنگاران و کسانی که صدای مردم را بدون دخل و تصرف و بی طرفانه به گوش جهان برسانند.
حکومت ایران نیاز به تفرقه و نبود همبستگی در بین مخالفان خود دارد برای همین از افرادی استفاده میکند که یک روز مسیح علینژاد، روز دیگر نرگس محمدی، روز دیگر عبدالفتاح سلطانی، روز دیگر شیرین عبادی، روز دیگر نسرین ستوده، روز دیگر محمدعلی نیکخواه و ... را به حکومت وصل میکنند و دست به فحاشی و ایجاد هیجان خشم آلود و نفرت در بین مردم میکنند بلکه آزادیخواهی مردم ایران به نتیجه نرسد.
این افراد از مردم میخواهند علیه گروهی دیگر باشند. این افراد از مردم میخواهند به دیگران گوش نکنند. این افراد از مردم میخواهند به خبرگزاری ها و رسانه ها دشنام دهند. این افراد که چندی پیش در کنار کسانی که نام بردم عکس یادگاری میگرفتند حالا علیه آنها حرف میزنند.
همه ایرانیان چه کمونیست، چه مجاهد خلق، چه سلطنت طلب، چه اصلاح طلب، چه جبهه ملی، چه هر کس دیگری با هر اندیشه ای که دارد باید در آبادی ایران سهیم باشد و در یک فضای دموکراتیک سالم دست به تبلیغ اندیشه خود بزند. کسانیکه که تکثر آرا را نفهمند از دموکراسی چیزی نمیفهند.
ایشان خطر به جان خریده و رفته اعتراض کرده و بازداشت شده و زندان رفته، باز برخی دست به نفرت پراکنی میکنند. جنبش سبز نخستین جنبش دموکراسی خواهی ایران است. کسانیکه به نیت بی ارزش کردن کار این خانم، ایشان را وصل میکنند به حکومت همانند مظفر بقایی هستند. آن زمان که ندا و سهراب و اشکان و ترانه و مصطفی و محسن و شهلا و .... در جنبش سبز کشته شدند، زمانی که ما در جنبش سبز باتوم خوردیم و بازداشت شدیم و با سکوت فریاد زدیم مظفر بقایی ها کجا بودند که ما را به حکومت وصل میکنند؟ حکومت ایران نیاز به تفرقه و نبود همبستگی در بین مخالفان خود دارد برای همین از افرادی استفاده میکند که یک روز مسیح علینژاد، روز دیگر نرگس محمدی، روز دیگر عبدالفتاح سلطانی، روز دیگر شیرین عبادی، روز دیگر نسرین ستوده، روز دیگر محمدعلی نیکخواه و ... را به حکومت وصل میکنند و دست به فحاشی و ایجاد هیجان خشم آلود و نفرت در بین مردم میکنند بلکه آزادیخواهی مردم ایران به نتیجه نرسد.