Sunday, August 17, 2008

چرا نظام‌های اسلامی (مذهبی) در المپیک کم مدال می‌آورند؟

افتتاحیه‌ی المپیک چین را که می‌دیدم دلم گرفته بود. انگار منتظر خبر بدی باشم. ورزشکاران کشورهای دیگر، بخصوص از نوع غیر اسلامی‌اش را می‌دیدم که چطور با لباس‌های شاد، خوشحال بالا و پایین می‌پرند، بدون ترس برای دوربین بوسه می‌فرستند و ادا در می‌آورند. عوض خوشحالی حسودی‌ام شد.
نوبت به رژه‌ی کاروان ورزشی ایران رسید، طاقتم طاق شد و با دیدنشان بی‌اختبار بغضم ترکید.
..
نه برای اینکه رنگ لباسشان آن‌طور که می‌گفتند قشنگ نبود. و نه به خاطر اینکه لبخند زوری بر لبانشان بود که مثلا خوشحالند!
برای تعداد کمشان نسبت به 70 میلیون جمعیت ایران. برای اینکه بعضی‌ها چطور بودجه‌ی ورزش مملکتمان را حیف‌و میل‌ها می‌کنند. و فقط عده‌ای انگشت شمار را بالا می‌آورند. هیچکس طبق استعداد و توانش بالا نمی‌آید.
برای اینکه می‌دانستم این چند نفر خانم را هم به خاطر بستن دهان استکبار جهانی تمرین داده‌اند و به میدان آورده‌اند. وگرنه کدام امکانات برای ما گذاشته‌اند. نصف بیشتر دختران ما به خاطر ورزش نکردن پشت‌های خمیده دارند.
دلم سوخت. برای تمام مردم و دلم سوخت برای دوران جوانی خودم . من هم مثل خیلی‌های دیگر چقدر آرزو داشتم ژیمناست بشوم. در استخر باله برقصم و بی‌روسری دوچرخه سواری کنم. طبق میل خودم لباس بپوشم. اگر کسی روسری و مانتو هم می‌پوشد به خاطر دل خودش باشد نه ااز روی اجبار.

اگر اقلا در سه‌رشته‌ای که پیامبرمان توصیه‌شان را کرده مدال می‌آوردیم باز دلم این‌قدر نمی سوخت. در "اسب‌سواری‌، و شنا و تیراندازی" چه پخی شدیم؟
راستش مثل یک فاشیست واقعی تمام ورزشکاران کشورها را بر اساس حکومت مذهبی(بخصوص اسلامی) و غیر مذهبی طبقه بندی کردم و نتیجه‌اش ناراحتم کرد. ورزشکاران کشورهایی که بر اساس مذهب اداره نمی‌شوند خیلی بیشتر، شادتر و با روحیه‌تر بودند.
فکر کردم وقتی مذهب از قلب‌ها بیرون بیاید و وارد حکومت شود و دست‌مایه‌ی قدرت طلبان و زورگویان جز این انتظاری نباید داشته باشیم.

آقایان(متاسفانه در حکومت خانمی به آن صورت نداریم) سی‌سال بس نیست که بفهمید کفایت ندارید.
کمی از پرویز مشرف یاد بگیرید! ول کنید و بروید!
کار را به کاردان بسپارید و مذهب را بگذارید برای دل هر کس که بهش اعتقاد دارد.

- برادرم بعد از مسابقات کشتی زنگ زد. عصبانی گفت: دیدی ورزشکاران ایرانی مثل "پ.." نقش زمین شدند؟
کارد می‌زدی خونش در نمی‌آمد. گفت به خدا بعد از دیدن مسابقات ورزشکاران ایرانی خجالت کشیدم در این کشور زندگی می‌کنم.
کمی دلداری‌اش دادم. تقصیر ورزشکاران ما نیست. آن‌ها هم قربانی‌اند. در ضمن به تو چه که خجالت بکشی!
گفت آنهایی‌که باید خجالت بکشند پوستشان از "...غ" کلفت‌تر است.
( ...برادرم عصبانی بود. بقیه حرف‌هایش را مجبورم سانسور کنم. این روزها همه عصبی‌اند. توی تاکسی و اتوبوس و بانک و ادارات هم فحش می‌دهند) آقا جان فحش‌نده. فحش دادن یک حرکت غیرمدنی است
بعضی‌ها عصبانی‌اند و بعضی‌ها مثل من افسرده...
دین حکومتی ترمز توده‌هاست...

بر گرفته از: زيتون

No comments:

Post a Comment