Wednesday, July 2, 2008

باطبی: دستتان دیگر به من نمی رسد

احمد باطبی مشهورترین چهره اعتراض های دانشجوئی کشور سرانجام از کشور خارج شد و در یک گفتگوی ‏تلویزیونی که الهه ایکس فعال حقوق بشر در صدای آمریکا هم در آن شرکت داشت، اعلام کرد که از این پس سخنگوی ‏برون مرزی مجموعه فعالان حقوق بشر ایران خواهد بود.

گوینده صدای آمریکا در اول برنامه گفت میلیون ها نفر منتظر هستند بدانند در زندان های جمهوری اسلامی چه بر ‏سرتان آمد و چطور از کشور خارج شدید. باطبی با دادن خلاصه ای از پرونده خود اظهار داشت: در سال 78 به دنبال ‏حوادث معروف به هجده تیر دستگیر و به اعدام محکوم شدم که این حکم بعدا به پانزده سال حبس کاهش یافت. بعد از ‏گذشت نه سال به دلیل بیماری خطرناکی با استفاده از مرخصی استعلاجی از زندان خارج شدم و چون برایم قطعی شد ‏که دیگر زمان مبارزه از داخل زندان سپری شده است برای خروج از کشور اقدام کردم.‏

به گفته باطبی وی با حمایت حزب دموکرات کردستان از کشور خارج شده و در اربیل تقاضای مهاجرت به آمریکا ‏راکرده که پذیرفته شده و او اینک نه به عنوان پناهنده بلکه به عنوان مهاجر وارد ایالات متحده شده است. وی خبر داد ‏که از جریان خروجش از کشور فیلم و عکس گرفته شده که بزودی منتشر خواهد شد.‏

این فعال دانشجوئی در پاسخ به سئوالی در مورد شکنجه در زندان های جمهوری اسلامی اظهار داشت: توان آدم ها در ‏برابر شکنجه متفاوت است؛ برخی شکنجه فیزیکی را بهتر تحمل می کنند که در آن صورت شکنجه های روانی به کار ‏می افتد. شکنجه روانی ممکن است شکنجه شده را به سرحد مرگ برساند.

او تاکید کرد که در زندان های جمهوری اسلامی شکنجه روانی و فیزیکی هر دو رواج دارد. باطبی در مورد شکنجه ‏های فیزیکی به کابل و کتک اشاره کرد و در توضیح انواع شکنجه روانی به ماه ها نگاهداشتن زندانی در سلول بسته، ‏بی خبر و با دادن اطلاعات غیرواقعی اشاره کرد که به او سخت تر از شکنجه فیزیکی است. باطبی به عنوان مثال از ‏دادن خبر مرگ مادر و عزیران گفت که برای زندانی ای که ماه ها و گاهی سال ها از تماس محروم مانده واقعی جلوه ‏می کند چه رسد که زندانی صدای مادر خود را هم پشت در سلول بشنود.‏

وی بیماری خود را تورم کره راست مغز خواند که در اثر جدی شدن آن موفق شد مرخصی استعلاجی بگیرد.‏

گوینده صدای آمریکا پرسید دانشجویان در ایران چه می خواهند. وی جواب داد که هجده تیر برای اعتراض به ضایع ‏شدن حقوق دانشجویان بود، آن ها در حالی که داشتند به مدنی ترین شکل نسبت به وقایع کشور، یعنی تعطیل تنها ‏روزنامه منقد اعتراض می کردند مورد جرح و ضرب لباس شخصی ها و ماموران شناخته شده حکومت قرار گرفتند. ‏کشته دادند و صدای خود را بلند کردند. حکومت به صورتی مزورانه از آنان خواست برای جلوگیری از استفاده دشمن ‏به تظاهرات، که داشت همه گیر می شد پایان دهند و مطمئن باشند که مسببان حادثه مجازات خواهند شد. اما مانند ‏همیشه اتفاقی که افتاد این بود که بعد از بازگشت دانشجویان به کوی، من و دیگران دستگیر شدیم و عاملان و مسببان ‏ازاد گشتند و فقط سربازی به اتهام دزدیدن ماشین ریش تراشی محکوم به حبس سد. این یعنی دست انداختن جنبش ‏دانشجوئی ایران. یعنی دست انداختن فعال ترین بخش جامعه.

به گفته باطبی اینک کار به جائی رسیده است که وقتی نماینده مجلس را که به جنبش دانشجوئی تعلق دارد به بهانه ای ‏دستگیر میکنند با او چنان رفتاری میکنند که من دیده ام. مهندس موسوی خوئنیی را چنان زدند که خون از سر وی به ‏دیوار پاشید و ما نگران شدیم. این حرکت با نماینده مجلس است دیگران که جای خود دارند.‏

در جریان این گفت و گو خانم الهه ایکس که در گذشته گزارشگر دیده بان حقوق بشر بوده و از چهره های شناخته شده ‏تریبون های حقوق بشری جهانی است گفت مردم انتظار دارند بدانند که چه نوع شکنجه هائی در زندان های جمهوری ‏اسلامی معمول است و از آن جائی که به نظر می رسد این روند ادامه خواهد داشت بهترست مردم آگاهی داشته باشند و ‏در صورت قرار گرفتن در موقعیت زندان شوکه نشوند.

باطبی در جواب سئوال دیگری گفت که علاوه بر انواع شکنجه ها حتی یک بار سر وی را در توآلتی که پر از ‏فضولات بود فروبردند.‏

احمد باطبی هنگام دستگیری، دانشجوی رشته تئاتر بود. در زندان تحصیلات را پی گرفت و در رشته های هنری دارای ‏تجربه است. وی سال گذشته با گرفتن عکس هائی به جمع همکاران "روز" پیوست و عکس های وی در فرصت های ‏مختلف در این سایت منتشر شد. ‏

همراه این گزارش عکسی را می بییند که با چاپ آن روی جلد مجله اکونومیست لندن، پرونده احمد باطبی با حکم اعدام ‏قاضی روبرو شد که وی را به تبلیغ علیه نظام متهم و بر همین اساس او را به مرگ محکوم کرد. ‏

بنا به گزارش باطبی از صدها دانشجویئ که در حوادث هجده تیر دستگیر شدند تنها بهروز جاوید تهرانی زندانی است و ‏احمد لهراسبی آخرین دانشجوئی بود که چندی پیش آزاد شد.‏‏


برگرفته از: روز

No comments:

Post a Comment