چك
گریشمن، باستانشناس فرانسوی، در كتاب ایران از آغاز تا اسلام، نوشته است:"در دورهی ساسانیان، بانكهای شاهنشاهی كه زیر نظر ایرانیان اداره میشدند، مبادلهی پول را با سندهای نوشتاری به فراوانی انجام میدادند. گروه اندكی از متخصصان مالی میدانند كه چك (Cheque) یا اصطلاح تضمین سند (Avaliser) از زبان پهلوی به زبانهای اروپایی راه یافته است و آنها از نوآوریهای سازمانهای بانكی ایران در آغاز قرون وسطی است."
قهوه
قهوه یك نوشیدنی جهانی است كه اصل آن از آفریقاست. گیاه قهوه درختچهای است از تیرهی روناسیان با گلهای سفید و بوی مطبوع كه در اتیوپی (و به بیان برخی منابع در سودان) میرویید. این گیاه را ایرانیان از آنجا به یمن بردند و كاشتند. اروپاییها از راه عربها و عثمانیها با قهوه آشنا شدند.
هر چند در دیكشنری وبستر ریشهی این واژه را عربی نوشتهاند، جست و جو در فرهنگهای عربی نشان میدهد كه عربها به این گیاه، شجره البن و به دانههای قهوه نیز بن (bunn) میگویند. البته، واژهی قهوه در زبان عربی نیز وارد شده است. به نظر میرسد این واژه از واژهی پارسی قهوهای گرفته شده باشد، زیرا دانههای این گیاه، قهوهای رنگ است.
پس به احتمال زیاد کافی (coffee) که در زبان انگلیسی گفته میشود همان شکل واقعی قهوه است در زبان پارسی.
عشق
در واقع این واژه اشک است که در زبان عربی عشق خوانده شده است و به زبان پارسی برگشته است.
برای آگاهی بیشتر:
واژه "عشق" ریشه پارسی دارد نه عربی
هندسه
هندسه عربی شده ی اندازه است که عربها از روی آن مهندس را ساخته اند.
زعفران
این واژه در اصل زرپران است که در زبان انگلیسی سفرون (saffron) ، در فرانسوی باستان سفران (safran) خوانده شده و با رفتن به زبان عربی به زعفران دگرگون شده است.
قباد
ریشه این واژه در زبان پارسی باستان گوات بوده است به معنی نسیم و باد.
گریشمن، باستانشناس فرانسوی، در كتاب ایران از آغاز تا اسلام، نوشته است:"در دورهی ساسانیان، بانكهای شاهنشاهی كه زیر نظر ایرانیان اداره میشدند، مبادلهی پول را با سندهای نوشتاری به فراوانی انجام میدادند. گروه اندكی از متخصصان مالی میدانند كه چك (Cheque) یا اصطلاح تضمین سند (Avaliser) از زبان پهلوی به زبانهای اروپایی راه یافته است و آنها از نوآوریهای سازمانهای بانكی ایران در آغاز قرون وسطی است."
قهوه
قهوه یك نوشیدنی جهانی است كه اصل آن از آفریقاست. گیاه قهوه درختچهای است از تیرهی روناسیان با گلهای سفید و بوی مطبوع كه در اتیوپی (و به بیان برخی منابع در سودان) میرویید. این گیاه را ایرانیان از آنجا به یمن بردند و كاشتند. اروپاییها از راه عربها و عثمانیها با قهوه آشنا شدند.
هر چند در دیكشنری وبستر ریشهی این واژه را عربی نوشتهاند، جست و جو در فرهنگهای عربی نشان میدهد كه عربها به این گیاه، شجره البن و به دانههای قهوه نیز بن (bunn) میگویند. البته، واژهی قهوه در زبان عربی نیز وارد شده است. به نظر میرسد این واژه از واژهی پارسی قهوهای گرفته شده باشد، زیرا دانههای این گیاه، قهوهای رنگ است.
پس به احتمال زیاد کافی (coffee) که در زبان انگلیسی گفته میشود همان شکل واقعی قهوه است در زبان پارسی.
عشق
در واقع این واژه اشک است که در زبان عربی عشق خوانده شده است و به زبان پارسی برگشته است.
برای آگاهی بیشتر:
واژه "عشق" ریشه پارسی دارد نه عربی
هندسه
هندسه عربی شده ی اندازه است که عربها از روی آن مهندس را ساخته اند.
زعفران
این واژه در اصل زرپران است که در زبان انگلیسی سفرون (saffron) ، در فرانسوی باستان سفران (safran) خوانده شده و با رفتن به زبان عربی به زعفران دگرگون شده است.
قباد
ریشه این واژه در زبان پارسی باستان گوات بوده است به معنی نسیم و باد.