Monday, January 28, 2008

Someday




SOMEDAY- (THE REVOLUTION SONG)
By Nazanin & Peter Karroll

VERSE I
They were on the march then
In 1978
They filled our minds with hate
They deceived the nation
In the name of religion
And soon it was too late
When the soldiers came
We were on the run
Our lives forever changed
That was no solution
Regressive Revolution
Together we must stand

CHORUS
Someday
We will find a way
Someday
Someday
Someday
Someday
The darkness fades away
Someday
Someday

VERSE II
I'm calling all the children
Now that were all grown up
Is it time to make a change?
Take this old oppression
With a new aggression
Redeem our rightful place

REPEAT CHORUS

BRIDGE (SPOKEN)
I have a new solution
Its called Progressive Revolution
And someday is right now

CHORUS
Someday
We will find a way
Someday
Someday
Someday
Someday
The darkness fades away
Someday
Someday

CHORUS
Someday
We will find a way
Someday
Someday
Someday
Someday
The darkness fades away
Someday
Someday

Sunday, January 20, 2008

از خون جوانان وطن لاله دميده


 از خون جوانان وطن لاله دميده 
 از ماتم سرو قدشان سرو خميده 
 در سايه گل، بلبل ازين غصه خزيده 
 گل نيز چو من در غمشان جامه دريده 
 چه كج رفتارى اى چرخ! چه بدكردارى اى چرخ! 
 سر كين دارى اى چرخ! 
 نه دين دارى نه آيين دارى (نه آيين دارى) اى چرخ! 
 از اشك همه روى زمين زير و زبر كن 
 مشتى گرت از خاك وطن هست به سر كن 
 غيرت كن و انديشه ايام بتر كن 
 اندر جلو تير عدو سينه سپر كن 
 چه كج رفتارى اى چرخ! چه بد كردارى اى چرخ! 
 سر كين دارى اى چرخ! 
 نه دين دارى نه آيين دارى (نه آيين دارى) اى چرخ! 
 از دست عدو ناله من از سردرد است 
 انديشه هر آن كس كند از مرگ نه مرد است 
 جانبازى عشاق نه چون بازى نرد است 
 مردى اگرت هست كنون وقت نبرد است 
 چه كج رفتارى اى چرخ! چه بدكردارى اى چرخ! 
 سر كين دارى اى چرخ! 
 نه دين دارى نه آيين دارى (نه آيين دارى) اى چرخ! 

 عارف قزوينی 

Friday, January 18, 2008

اعلامیه رفع تبعیض از زن

نظر به اینکه مردم ملل متحد ضمن منشوری ایمان خود را به حقوق اساسی بشر، وقار و ارزش انسانی و تساوی مرد و زن بیان نموده اند، ونظر به اینکه اعلامیه جهانی حقوق بشر اصل عدم تبعیض را تأکید و اعلام می دارد که افراد بشر آزاد و از حیث وقار و حقوق مساوی به دنیا آمده و همه بدون هیچ گونه تبعیض از جمله تبعیض جنسی استحقاق برخورداری از کلیه حقوق و آزادی های مندرج در اعلامیه را دارند، و با توجه به قطعنامه ها، اعلامیه ها، مقاوله نامه ها و توصیه نامه های سازمان ملل متحد و کارگزاری های تخصصی که به منظور رفع انحاء مختلف تبعیض و توسعه حقوق مساوی مرد و زن طرح گردیده اند، و با اعتقاد به اینکه علی رغم منشور ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق های بین المللی راجع به حقوق بشر و سایر اسناد سازمان ملل متحد و کارگزاری های تخصصی و علی رغم پیشرفتی که در زمینه تساوی حقوق حاصل شده است هنوز تبعیضات قابل توجهی علیه‌زنان وجود دارد، و با این عقیده که تبعیض علیه زنان با حیثیت و وقار بشری و با رفاه خانواده و اجتماع مباینت داشته و از شرکت آنان در شرایط مساوی با مردان درحیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشورهایشان جلوگیری نموده و مانعی برای پیشرفت کامل استعدادهای زنان درخدمت به کشورهای خود و بشریت می باشد، و با اذعان به سهم بزرگی که زنان در حیات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایفا کرده و نقشی که در خانواده و بویژه در پرورش کودکان به عهده دارند، و با ایمان به اینکه توسعه کامل هر کشور و سعادت جهان و صیانت صلح مستلزم شرکت هرچه بیشتر زنان و مردان در تمام مظاهر حیات اجتماعی است، و نظر به اینکه تضمین شناسایی جهانی اصل تساوی زن و مرد چه در عمل و چه از نظر حقوقی لازم و ضروری به نظر می‌رسد، مجمع عمومی اعلامیه زیر را رسماً اعلام می‌دارد:

ماده 1 تبعیض نسبت به زن از آن جهت که تساوی حقوق زن و مرد را محدود و یا انکار می کند اساساً غیر عالادنه بوده و حیثیت انسانی را تخطئه می‌نماید.

ماده 2 برای الغاء کلیه قوانین، عادات و سنن و قواعد جاریه که متضمن تبعیض نسبت به حقوق زنان بوده و همچنین برای تأمین حمایت حقوقی کامل تساوی زن و مرد باید تدابیری خاص اتخاذ گردد مخصوصاً، الف- اصل برابری حقوق زن و مرد در قانون اساسی منظور و یا به طریق دیگری تضمین گردد. ب- قراردادهای سازمان ملل متحد و کارگزاری های تخصصی را در زمینه الغاء تبعیض علیه زنان تصویب نموده و یا به آن ملحق شده و هرچه زودتر آن ها را به نحو احسن مجری دارند.

ماده 3 اقدامات مقتضی به منظور پرورش افکار عمومی و ارشاد تمایلات ملی درجهت بر انداختن تعصب و الغاء شیوه های باستانی و تمامی رویه هایی که بر حقارت زنان متکی باشد به عمل آید.

ماده 4 اقدامات مقتضی درجهت تأمین شرایط برخورداری زن و مرد بدون تبعیض از حقوق ذیل معمول گردد. الف- حق رأی در انتخابات اعم از انتخاب کردن یا انتخاب شدن در مجامعی که اعضای آن علنی انتخاب می‌شوند. ب- حق رأی در تمام اموری که به آراء عمومی مراجعه می شود. ج- حق تصدی مناصب و مشاغل عمومی. حقوق مذکور باید به موجب قانون تضمین شود.

ماده 5 زنان باید درتحصیل، تغییر یا حفظ تابعیت همانند مردان بوده و نکاح با اتباع بیگانه نباید خود به خود در تابعیت زن مؤثر باشد. او را فاقد تابعیت کند یا تابعیت شوهر را به او تحمیل نماید.

ماده 6 اتخاذ تدابیر خاص درجهت تأمین حقوق مدنی مساوی با مردان خاصه درموارد ذیل بدون توجه به تأهل یا تجرد آنان در حدی که صیانت وحدت خانواده که اساس هرجامعه را تشکیل می‌دهد زایل نشود. الف- حق کسب، اداره، تمتع، تصرف و وارث بودن از جمله وارث اموال حاصله در دوران زناشویی. ب- اهلیت حقوقی و استیفاء آن. ج- حقوق مساوی قانونی با مردان برای مسافرت. تدابیر لازم در جهت استقرار اصل تساوی مقام زن و شوهر خاصه در موارد ذیل: الف- زن باید مانند مرد بتواند همسر خود را انتخاب و با آزادی و رضایت کامل ازدواج نماید. ب- زنان در دوران زناشویی و به هنگام انحلال نکاح حقوقی مساوی با مردان داشته باشند. ج- والدین نسبت به اطفال حقوق و تکالیف یکسان داشته و همیشه مصلحت اطفال مطمح نظر باشد. د- نکاح اطفال و نامزدی دختران نابالغ ممنوع شود. ه- تدابیری مؤثر درجهت تعیین حداقل سن ازدواج و اجباری کردن ثبت واقعه نکاح در دفاتر رسمی اتخاذ گردد.

ماده 7 کلیه قوانین کیفری که متضمن تبعیض علیه زنان باشد باید ملغی شود.

ماده 8 اتخاذ تدابیر قانونی به منظور مبارزه با فحشاء به هر نحوی که باشد.

ماده 9 اقدامات مقتضی به منظور تأمین حقوق مساوی زن و مرد در زمینه آموزش و پرورش درتمام مراحل، خاصه درموارد زیر برای دختران و زنان صرف‌نظر از تجرد یا تأهل آنان معمول گردد: الف- شرایط مساوی برای ورود و تحصیل درمؤسسات آموزشی شامل دانشگاه ها و مدارس حرفه ای و فنی. ب- برخورداری از امکانات مساوی در زمینه برنامه های تحصیلی و کادر آموزشی، یکسان بودن امتحانات، استفاده از اماکن و وسایل ورزشی به‌نحو یکسان اعم از این که مؤسسات مربوطه مختلط بوده یا نباشند. ج- امکانات مساوی برای استفاده از بورس‌ها و عطایای تحصیلی. د- درامکانات مساوی به منظور دسترسی به برنامه های تحصیلی از جمله با سواد کردن برزگسالان. ه- دسترسی به اطلاعات آموزشی برای کمک به تأمین بهداشت و رفاه خانواده ها.

ماده 10 اتخاذ تدابیری خاص به منظور تأمین حقوق مساوی مرد و زن در عرصه حیات اقتصادی و اجتماعی خاصه در موارد ذیل صرف نظر از تجرد یا تأهل آنان: الف- حق فراگرفتن تعلیمات حرفه ای، کار، انتخاب آزاد حرفه و شغل، ترفیع در کار و حرفه بدون تبعیض به لحاظ تجرد یا تأهل یا هر عامل دیگر. ب- حق دریافت مزد مساوی با مردان و تساوی رفتار برای کار یا ارزش مساوی. ج- حق استفاده از مرخصی با حقوق و مزایای بازنشستگی، پرداخت‌های اجتماعی به هنگام بیماری، بیکاری، پیری یا سایر موارد از کار افتادگی. د- حق دریافت حق تأهل معادل با مردان. ه- اتخاذ تدابیر لازم به منظور جلوگیری از تبعیض نسبت به زن در زمینه اخراج به هنگام ازدواج یا زایمان و تثبیت حقوق حقه، پیش بینی معذوریت دوران زایمان و تضمین اعاده به کار سابق و اعمال خدمات اجتماعی از جمله تسهیلات مربوط به نگهداری اطفال. تدابیری که درجهت ایمنی زنان به علت طبیعت خاص آنان در بعضی مشاغل اعمال می‌گردد تبعیض تلقی نمی شود.*

*این اعلامیه در 7 نوامبر سال 1967 به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید.

Thursday, January 17, 2008

Executions by stoning in Iran

From Amnesty’s Project Blog team
By Steve B, 15th Jan 2008
We have a
new report out today on Iran, about the horrific practice of stoning people to death. The death penalty is wrong in all cases – we’ve just been crowded round the TV watching Kenny Richey being interviewed by This Morning after his release from 21 years on death row in the US – but in the case of stoning in Iran it just gets worse and worse.
As our report and the
Telegraph’s coverage states, stoning is deliberately cruel. The Iranian penal code states that the stones used must be big enough to cause pain but not so big that they kill the person too quickly. Horrific. There’s some more info about how stoning works in the Creditdebtlife blog (written by a different Steve, not me).
The Daily Mail also covered the report and has taken an interest in the subject in the past – there’s a story plus a rather distressing image
here.
The injustice is further compounded by unfair trials, and by the fact that stoning is often used as a punishment for adultery – a ‘crime’ that should certainly not be a capital offence. Stoning is disproportionately inflicted upon women – because they are treated unequally by the courts, and because more Iranian women are illiterate and hence can be coerced into signing confessions to crimes that they did not commit. This inequality is borne out in the numbers awaiting execution by stoning – currently nine women and two men, despite a supposed moratorium since 2002.
One case we’ve highlighted is that of Kobra N, who is in Tabriz prison in north-west Iran. She was allegedly forced into prostitution by her husband, a heroin addict who was violent towards her. In 1995, after a severe beating by her husband, she told one of her regular customers that she wanted to kill her husband. The customer allegedly murdered her husband after Kobra N took him to an arranged meeting place. He was sentenced to death, but was pardoned by the victim’s family on payment of diyeh (“blood money”). Kobra N was sentenced to eight years’ imprisonment for being an accomplice to murder, and execution by stoning for adultery.
Perhaps surprisingly though, there is some hope. Many people in Iran are opposed to stoning and there are some very brave campaigners who are determined to bring the practice to an end – the
Stop Stoning Forever campaign, for example. There’s a great in-depth interview with the campaigner Soheila Vahdati on the Huffington Post site. The Iranian authorities have commuted several death sentences after concerted campaigning from within Iran, supported by international human rights organisations. So joining our campaign against the death penalty could make a real difference.



Iran: death by stoning ' a grotesque and unacceptable penalty' says new Amnesty report:


As nine women and two men in Iran wait to be stoned to death, Amnesty International today called on the Iranian authorities to abolish death by stoning and impose an immediate moratorium on this horrific practice, specifically designed to increase the suffering of the victims. Serious failings in the Iranian justice system commonly result in unfair trials, including in capital cases.
In a new report published today, the organisation called on the authorities to repeal or amend the country's Penal Code to abolish execution by stoning. Until then, Iran should ensure total to a moratorium on stoning issued by the Head of the Judiciary in 2002, said Amnesty.
Amnesty International UK Director Kate Allen said:
'Recent reforms are welcome but not enough. Execution by stoning is a grotesque and unacceptable penalty which the Iranian authorities should abolish immediately. Execution for committing adultery should be abandoned altogether.
"We urge the Iranian authorities to heed our calls and those of the many Iranians who are fighting for an end to this horrendous practice.'
Iran's Penal Code prescribes execution by stoning. It even dictates that the stones are large enough to cause pain, but not so large as to kill the victim immediately. Article 102 of the Penal Code states that men should be buried up to their waists and women up to their breasts for the purpose of execution by stoning. Article 104 states, with reference to the penalty for adultery, that the stones used should "not be large enough to kill the person by one or two strikes; nor should they be so small that they could not be defined as stones".
Deaths by stoning have still been reported, despite the moratorium imposed in 2002 and official denials that stoning sentences continued to be implemented in Iran. Ja'far Kiani was stoned to death on 5 July 2007 in the village of Aghche-kand, near Takestan in Qazvin province. He had been convicted of committing adultery with Mokarrameh Ebrahimi, with whom he had two children and who was also sentenced to death by stoning. The stoning was carried out despite a stay of execution ordered in his case and was the first officially confirmed stoning since the moratorium, although a woman and a man are known to have been stoned to death in Mashhad in May 2006.
There are fears that Mokarrameh Ebrahimi may yet suffer the same fate. She is in Choubin prison, Qazvin province, apparently with one of her two children. Amnesty International is equally worried about the remaining eight women and two men who may also face stoning, and whose cases are highlighted in the new report.
One case highlighted is that of Kobra N, who is in Tabriz prison in north-west Iran. She was allegedly forced into prostitution by her husband, a heroin addict who was violent towards her. In 1995, after a severe beating by her husband, she reportedly told one of her regular customers that she wanted to kill her husband. The customer allegedly murdered her husband after Kobra N took him to an arranged meeting place. He was sentenced to death, but was pardoned by the victim's family on payment of diyeh ('blood money'). Kobra N was sentenced to eight years' imprisonment for being an accomplice to murder, and execution by stoning for adultery.
The majority of those sentenced to death by stoning are women, who suffer disproportionately from such punishment. One reason is that they are not treated equally before the law and courts, in clear violation of international fair trial standards. They are particularly vulnerable to unfair trials because in Iran they are more likely than men to be illiterate and therefore more likely to sign confessions to crimes they did not commit. Discrimination against women in other aspects of their lives also leaves them more susceptible to conviction for adultery, said Amnesty.
In spite of this gloomy reality, there is hope that death by stoning in Iran will be abolished in the future. Courageous efforts are being made by local human rights defenders who launched the "Stop Stoning Forever" campaign following the May 2006 stonings in Mashhad. Since they began, their efforts have helped save four women and one man - Hajieh Esmailvand, Soghra Mola'i, Zahra Reza'i, Parisa A and her husband Najaf - from stoning. Another woman, Ashraf Kalhori, has also had her stoning sentence temporarily stayed.
But these efforts have come at a high price, said Amnesty. Campaigners in Iran continue to face harassment and intimidation from the authorities. Asieh Amini, Shadi Sadr and Mahboubeh Abbasgholizadeh, another leading member of "Stop Stoning Forever", were among 33 women arrested while protesting in March 2007 about the trial of five women's rights activists in Tehran. Thirty-one of the detainees were released by 9 March. Mahboubeh Abbasgholizadeh and Shadi Sadr were released on bail of 200 million toumans (over US$215,000) on 19 March. They are likely to face trial, possibly on charges including "disturbing public order" and "acting against state security".
Human rights defenders in Iran believe that international publicity and pressure, in support of local efforts, can help bring about change in the country.

Wednesday, January 16, 2008

جشن بهمنگان خجسته باد

امروز، روز وهومن از ماه بهمن دومین روز از بهمن ماه باستانی . 26 دی ماه خورشیدی است.
بهمن از واژه اوستایی وهومن (Vohuman) به چم اندیشه نیک میباشد. وهومن یکی از امشاسپندان نزدیک به درگاه اهورامزدا میباشد. اشو زرتشت برای دریافت پیامهای اهورایی از وهومن یاری می گیرد. پاسبانی پهارپایان سودمند در عالم جسمانی به این امشاسپند واگذار می شود. از این رو زرتشتیان در جشن بهمنگان یا بهمنجه که در روز بهمن از ماه بهمن واقع می شود از کشتار حیوانات سودمند و گوشت آنان خودداری می کنند و برخی از زرتشتیان پرهیز از خوردن و کشتار را در تمام روزهای بهمن ادامه می دهند.این جشن حامی مردان درستکار می باشد. نام دیگر این جشن روز بزرگداشت مقام مرد (پدر) است.
ای خداوند جان و خرد هنگامی که در اندیشه خود تو را سر آغاز و سرانجام هستی شناختم.آنگاه با دیده دل دریافتم که توئی آفریننده راستی و داور دادگری که کردار مردم جهان را داوری می کنی هات۳۱ بند ۸
اشو زرتشت چگونه خدا را شناخت و به مردم شناسانید؟ اشو زرتشت فراگیری و شناخت و دریافت را بر پایه پرسش و پاسخ استوار ساخت . از خود می پرسید: چه کسی این زمین و آسمان و ستارگان را آفریده است؟ چه کسی گیاهان را پدید آورده است و چه کسی حیوانات را هستی بخشیده؟ با خرد ذاتی خود و دانش فراگیری از راه گوش و چشم کنکاش می نمود جستجو می کرد و می پرسید می خواند و می شکافت و در پایان بیاری اندیشه پاک پاسخ پرسش خود را در می یافت. اشو زرتشت دریافت که اهورا مزدا آفریننده یکتاست اوست که با دانش خود دانشها را آفرید. زمین و آسمان را آفرید و جهان و جهانیان را هستی بخشید. و بدین ترتیب نخستین گام را در راه بالندگی انسانی که همان اندیشه نیک می باشد بر داشت و به کمک یانش اهورایی نیرویی برتر از اندیشه و خرد که اندیشه و خرد نیز آنرا تایید می کند و بر گرفته از روان و خرد الهی و جهانی است به حقایق دست یافت و این خرد الهی که از آن می توان به دل آگاهی نیز تعبیر نمود سرچشمه شناخت و معرفت اهوراییست و رابط میان انسان و خدا (جبرئیلی بر انسان نازل نمی شود). در گاتهای زرتشت بر خلاف ادیان سامی از فرشته و ایزد سخنی نرفته و تنها در نوشته های پس از گاتهاست که عنوان ایزد به آنها داده شده است و در گاتها از فرشته و ابلیس به صورت موجودی خارج از انسان سخن نرفته است و بهمن یا وهیشتامن به معنای بهترین منش و خرد مقدس است که همه آدمیان همراه با فروزه و توانایی منش نیک که بازتابی از خرد الهی و جهانی است پدید آمده اند. امشاسپندان؛ ا... نشانه نفی است سپندا... پاک معنی می دهد و امشاسپندان یعنی جاودانهای پاک و در این کتاب فلسفه بزرگ کاری با فرشته و دیو و ... نخواهیم داشت. اشو زرتشت نخست از بهمن شروع کرد و اندیشه.

وجود اندیشه نیک است که آدمی را به سعادت و خوشبختی می رساند و راه نجات را به او می آموزد و زمانی می توان گفت انسان به مرحله اندیشه پاک و اشویی رسیده که فیزیک و شیمی تبدیل به مین و جنگ افزار نگردد بلکه به محصولاتی مفید تبدیل و به دست نیازمندان و محتاجان رسد .در شاهنامه نیز اژیدهاک خوراک مارهای خود را مغز سر جوانان قرار می دهد یعنی همان اندیشه و اینگونه است که از این آیین اهورایی به آیین اندیشه و خرد گرایی یاد می نمایند.

جشن بهمنگان و روز پدر بر همه ایرانیان خجسته باد!