در قرن 19 میلادی مطرح شد که آریایی ها مردمی بودند که از شمال قفقاز به اروپا و ایران و هند مهاجرت کردند. البته این نظریه پس از آن مطرح شد که پیوند زبانی مشترکی بین زبان های ایرانی و هندی و اروپایی دیده شد. ولی چند سالی است که تاریخدانان ایرانی نشان داده اند که اگر چیزی به نام نژاد آریایی وجود داشته از فلات ایران ریشه میگیرد. اگر هم خوب بررسی شود میتوان گفت سومریان و ایلامیان از میان مردم ایران زمین بوده اند. حتی در وندیداد که باورهای ایرانیان پیش از زرتشت است و همینطور در دینکرد و خرده اوستا که ریشه در باورهای کهن ایرانی چیزی بین 8000 سال تا 3000 سال پیش بوده، دارند برای نخستین بار واژگان ایران و ایران ویج وآریا بکار گرفته شده در زمانی که ساکنین اروپا مردمانی وحشی بودند و از تمدن بسیار ابتدایی برخوردار بودند مانند سلت ها. در ویکیپدیا فارسی درباره سلت ها اینگونه نوشته شده:
"سلتها تا پیش از سال ۵۰۰ قبل از میلاد، به عنوان کشاورزان در سراسر اروپای مرکزی و شمالی پراکنده شده بودند. سلتها آهنگران ماهری بودند که ابزار آهنی، سلاح آهنی و جواهرات ظریف میساختند. آنها جشنهایی برگزار کرده و به تفریح میپرداختند آنها جنگجویانی خشن اما بی نظم بودند برای همین رومیها آنها را به آسانی شکست دادند. سلتها زبان نوشتاری نداشتند و قوانین، تشریفات مذهبی و داستانهای خود را به طور شفاهی به دیگران منتقل میکردند.
سلتیها به دنبال مهمترین و نتیجهبخشترین اقامت زودهنگام آنها در اروپا در حدود سالهای ۱۲۰۰ تا ۱۰۰ قبل از میلاد، در بخشهای گستردهای از این قاره، پراکنده شدند. در بالاترین زمان این پراکنش، یعنی پیش از سالهای ۴۰۰ تا ۲۰۰ ق. م. آنها ایرلند، انگلستان و بخش اعظمی از فرانسه و اسپانیا و نیز بخش عمدهای از اروپای مرکزی، در امتداد سواحل دریای سیاه، از شرق تا غرب را اشغال و سکونت اختیار کردند و طبیعتاً با مردمان یونان و رم که در جنوب اروپا ساکن بودند، تماس داشتهاند. از آن جا که سلتیها، هیچ شهری نداشتند، موجودیتی شبانی را، در قالب زندگی سادهٔ کشت و زرع و روستایی، ترجیح دادند. دنیای یونانی-رومی، آنان را به کل بربرها وانسانهای «وحشی» معرفی میکند. اگر چه آنها در زمینه کاربرد زبان و اصول نسبت به رومیان و یونانیان کمتر پیشرفت کرده بودند، اما، با این همه فاقد تمدن نبوده و قوانینی داشتهاند؛ با طبقهبندیهای اجتماعی و ثروت و نیز سنتها و رسوم مذهبی کاملاً گسترده.
جنگجویان سلت ظاهر و صدای ترسناکی داشتند. مردان سلت شلوارهای زبر و خشن میپوشیدند. اما به هنگام جنگ به صورت برهنه و فقط با یک طوق (گردنبند)، به میدان میرفتند. روی بدن آنها با رنگ آبی که از برگهای یک گیاه به نام «نیل»، گرفته میشد. طراحی و نقاشی میشد."
اگر بگوییم آریایی ها مردمان بسیار متمدنی بودند که برای یافتن محل مناسبی برای کشاورزی راهی اروپا و ایران و هند شدند چگونه است که در زمانی که ایرانیان در اوج تمدن سپری میکردند و اشخاصی چون اشوزرتشت و کوروش بزرگ در ایران میزیسته و در فرهنگ کل جهان آن روز توانسته بودند اثرگذار شوند چگونه است که بخش دیگری از همان اقوام متمدن آریایی که ساکن اروپا بودند و همریشه با ایرانیان بودند (جدا از هند که بودا را داشتند) این چنین از تمدن اولیه برخوردار بودند و چیزی از نیاکان خود برای داشتن تمدن به ارث نبرده بودند که توسط یونانی ها مردمی وحشی خطاب بشوند حتی به گونه ای چیزی به نام خط و نوشتن نداشتند در حالیکه در سومر در 8000 سال پیش خط اختراع شده بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پژوهشهای دکتر اشرافیان بناب، کارشناس ژنتیک و نتیجه ای که از پژوهش خود گرفته را در قالب نوشته توضیحی و ویدیویی با شما در میان میگذارم تا خودتان قضاوت کنید.
دکتر مازیار اشرافیان بناب میگوید:
- عموم اقوام و گروههای جمعیتی ایرانی که در ایران امروزی (و حتی فراتر از مرزهای سیاسی فعلی ایران- ایران بزرگ) ساکن هستند، علیرغم اینکه دارای تفاوتهای جزئی فرهنگی هستند و حتی گاه به زبانهای مختلف هم سخن میگویند، دارای ریشه ژنتیکی مشترکی هستند و این ریشه مشترک به جمعیتی اولیه که در حدود ده تا یازده هزار سال پیش در قسمتهای جنوب غربی فلات ایران ساکن بوده بر میگردد.بر پایه این گزارش آریاییها بر خلاف آنچه تا کنون تصور میشده و توسط محققان اروپائی عنوان و مطرح شده است، اقوامی مهاجر از سرزمینهای دیگر (اروپای شرقی) به ایران نبودند بلکه این اقوام آریائی ساکنین بومی ایران بوده و از بر خلاف تئوریهای پیشین این آریائی های بومی ایران بوده اند که از حدود ده هزار سال پیش به سمت اروپا مهاجرت کرده و صنایع مهمی چون کشاورزی و دامداری را به نقاط مختلف اروپای شرقی و غربی گسترش داده اند.
- فرضیه مهاجرت اقوامی از اروپای شرقی که توسط انسان شناسان آلمانی قرون نوزده و بیستم میلادی، به آنها به غلط نام آریائی داده شده، نفی و رد شده است. تحقیقات وی نشان میدهد که اقوام آریائی اصالتا ایرانی بوده و از حدود ۱۱۰۰۰ سال قبل در نواحی مختلف فلات ایران بویژه جنوب غربی ایران و در دامنه های زاگرس ساکن بوده اند. همچنین مطالعات ژنتیکی وی اثبات کرده است که جمعیتهای ایرانی که با زبانهای غیر از گروه زبانهای هندواروپایی تکلم میکنند به ویژه جمعیت آذری زبان ساکن در فلات ایران، ریشه ژنتیکی مشترکی با اقوام ترک زبان ساکن در کشور ترکیه، اسیای میانه و قفقاز و اروپای شرقی ندارند و بر عکس «شاخصهای تمایز ژنتیکی» آنها (مانند FST) با سایر گروههای ساکن در فلات ایران به ویژه فارسی زبانان نزدیک به صفر است که این امر نشانگر قرابت ژنتیکی و ریشه ژنتیکی مشترک آنها در اعماق تاریخ ایران است.
تحقیقات اخیر ژنتیکی اینجانب نشان می دهند که عموم اقوام و گروه های جمعیتی ایرانی که در ایران امروزی (و حتی فراتر از مرزهای سیاسی فعلی ایران) ساکن هستند، علیرغم اینکه دارای تفاوتهای جزئی فرهنگی هستند و حتی گاه به زبانهای مختلف هم تکلم می کنند، دارای ریشه ژنتیکی مشترکی هستند و این ریشه مشترک به جمعیتی اولیه که در حدود ده تا یازده هزار سال پیش در قسمتهای جنوب غربی فلات ایران ساکن بوده بر می گردد.
این مطالعات ژنتیک نشان می دهند که شباهت های ژنتیکی ما ایرانیان با اروپائیان نه به دلیل مهاجرت اقوامی از اروپا به ایران (در حدود چهار هزار سال قبل) بلکه به دلیل مهاجرت کشاورزان ایرانی به سمت اروپا (در حدود ده هزار سال قبل) می باشد.
اندکی تفحص در منابع و مدارک تاریخی موجود نشان می دهد که کلمات "آریا و آریائی" به کرات توسط شخصیتهای تاریخی و مورخان داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گرفته و دارای معانی مختلفی بوده اند، مثلا به عنوان نامی برای یک جمعیت باستانی در ایران، نامی برای زبان ایران باستان و حتی نامی برای سرزمینی که محل اقامت ایرانیان باستان بوده است به کار رفته است. اسناد و شواهد تاریخی و باستان شناسی نشان می دهد که آریائیان اقوامی مهاجر نبوده اند، بلکه از حدود ده هزار سال قبل در این سرزمین ساکن بوده و مبدا و منشاء بزرگترین ابداعات و نو آوریهای انسان مدرن بوده اند (از جمله ابداع کشاورزی، پیدایش نخستین روستاها و شهرهای کشف شده در جهان، اهلی کردن حیواناتی چون احشام برای اولین بار، ابداع خط و نگارش و بنیان گذاری بزرگترین و اولین تمدنهای پیشرفته بشری در بسیاری از نقاط ایران مانند جیرفت، سیلک، شهر سوخته).
هر چند بررسی دقیق اینکه آریائیان که بوده اند، چه وقت و در کجای سرزمینهای ایران باستان ساکن بوده اند نیاز به تحقیقات جامع زبان شناسان، متخصصان تاریخ و باستان شناسی دارد، امروزه شواهد مختلفی از جمله یافته های باستان شناسی و ژنتیک درستی این فرضیه که اقوامی از سرزمینهای دور اروپائی به فلات ایران مهاجرت کرده اند را به طور جدی مورد سئوال قرار داده و آنرا رد می کنند.
باور بنده اینست که برخی انسان شناسان و زبان شناسان اروپائی برای فرضیه نژادپرستانه خود که قصد توضیح و توجیه ریشه مشترک و نحوه گسترش زبانهای هندو-اروپائی و حتی برتری نژادی برخی اروپائیان را داشته است و برای اصالت بخشیدن به این فرضیه خود نیاز به یک نام اصیل و باستانی داشته اند و نام "آریائی" را که ریشه در زبانهای سانسکریت و ایران باستان دارد را به امانت گرفته و به نوعی مورد سوء استفاده قرار داده اند.
همزمانی این سوء استفاده علمی دانشمندان اروپائی در قرون نوزدهم و بیستم میلادی با سیاستهای ملی گرایانه وقت و تبلیغات وسیع و آموزش اینکه ایرانیان ریشه در جمعیتهای (آریائی) اروپائی دارند، در طول چندین دهه این باور غلط را در ذهن ما ایرانیان ایجاد کرده است که در حدود چهار هزار سال قبل قبایلی که به زبانهای هندو-اروپائی صحبت می کرده اند (و دانشمندان اروپائی آنها را آریائی نام نهاده اند)، از شمال وارد فلات ایران شده و جایگزین اقوام بومی ایران شده اند و ما ایرانیان امروزی از اعقاب این آریائیان مهاجر هستیم. استناد این دانشمندان اروپائی تغییر زبان ایرانیان باستان از دراویدی به هندو-اروپائی در حدود چهار هزار سال پیش است.
تحقیقات بسیار جدید و برجسته ژنتیکی و زبان شناسی نشان می دهند که زبان یک جمعیت براحتی و حتی با حضور فقط ده در صد از مردان مهاجم یا مهاجر که مزیت و برتری نسبی نسبت به جمعیت بومی داشته اند تغییر می کرده است. این مسئله در کنار شواهد مربوط به تغییرات عمده آب و هوائی و خشکسالی بسیار شدید در فلات ایران که منجر به محو تمدنهای جنوب و جنوب شرقی ایران و مهاجرت وسیع ایرانیان به سمت شمال (در حدود چهار هزارو دویست سال قبل) شده اند، می توانند براحتی تغییر زبان رایج در ایران (از زبان دراویدی به هندو-اروپائی) را در حدود چهار هزار سال قبل توجیه کنند.
در پایان و بطور خلاصه اعتقاد بنده اینست که عموم ما ایرانیان از اعقاب آریائیهائی هستیم که از بیش از ده هزار سال قبل در این سرزمین می زیسته اند و بزرگترین تمدنهای انسانی را پایه گذاری کرده اند و تئوری مهاجرت اقوامی از اروپای شرقی به ایران (که به غلط و حتی عمدا توسط عده ای از دانشمندان اروپائی نام آریائی بر آنها نهاده شده) و جایگزینی اقوام بومی توسط آنان یک فرضیه غلط و نژاد پرستانه وارداتی است.
دکتر مازیار اشرفیان بناب
دانشگاه پورتموث - انگلستان
منابع: